روزی مجنون نمازش راشکست♡بی وضودرکوچه لیلا نشست♡عشق انشب مست مستش کرده بود♡گفت یارب ازچه خارم کرده ای♡برصلیب عشق دارم کرده ای♡♥خداوند درجواب مجنون گفت. ؟♥♡ای دیوانه لیلایت منم♡دررگ پنهان وپیدایت منم♡سالها باجورلیلا ساختی♡من کنارت بوده ام نشناختی.
{فرامرز+فلا }
سلام ای کهنه عشق من.که یادتوچه پابرجاست.سلام برروی ماه تو.عزیزدل سلام ازماست.سلام گل قشنگم اسمون یک رنگم کاش بدونی. عزیزم که چقدربرات دل تنگم .بگم سلام دل میگیره.بگم علیک دل میمیره.
فقط میگم دوستت دارم.اینجوری دل اروم میگیره.
دیدنش حال مرایک جوردیگرمیکند
حال یک دیوانه رادیوانه بهترمیکند/
درنگاهش یک سگ وحشی رهاکرده واین
جنگ بین مادوتا رانابرابرمیکند
حالت پیچیده ی مویش شبیه سرنوشت
عشق رابرروی پیشانی مقدرمیکند
انقدردل بسته ام بردوکمه ی پیراهنت
فکراغوشش لباسم رامعطرمیکند
رنگ مویش راتمام شهرمیفهمندهیف
پیش چشم عاشق من روسری سرمیکند
باحیابودم ولی بادیدنش فهمیده ام
اب گاهی هم مومنین هم شناگرمیکند
دوست دارم ولی این راض باشدبین ما
کسی رادوست دارم زودشوهرمیکند.?.!
درباره این سایت